جلال جلالیزاده
دین اسلام دین وحدت و اتحاد است و همه شعارها و برنامههایش به نوعی بر این مقوله دلالت میکنند. البته وحدت و اتحاد نه به معنای یگانگی اجباری از نوع متحداللباس شدن و یک فکر و یک سلیقه و یک اندیشه داشتن است. بلکه بازگشت به اصول مشترک و مبادی کلی است که اسلام بر آنها تاکید کرده و همه مسلمین و همه انسانها در آنها مشترکند، امروز هیچکس منکر وجود اختلاف تفکر و سلیقه یا حتی اختلاف احکام در بین مذاهب مختلف اسلامی نیست و در صدر اول تاریخ اسلام و حتی دوره تابعین و پیشوایان مذاهب اختلاف قرائت و دیدگاهها در جامعه اسلامی وجود داشته است. اما هرگز این اختلافات موجب رویارویی و نقشهها و دسیسهها و تخریبها نشده است ولی متاسفانه از زمانی که مذهب ابزاری در دست قدرتمندان جهان قرار گرفت، پیروان شاخههای مختلف یک دین چنان به جان هم افتادند که هر یک حذف دیگری را از صحنه به عنوان جهادی مقدس میدانستند و عبادتی بزرگ برمیشمردند که متاسفانه خاطرات و نکات سیاه آن در طول تاریخ بر صفحه اذهان بر جای مانده است.
این هم مربوط به دو فرقه بزرگ شیعه و سنی نیست. نگاهی به کشمکشهای فرقهها یا کلا مذاهب اسلامی این نکته را تایید میکند که همیشه انسانهای آگاه، منطقی، مخلص و دلسوز به دنبال برافروختن آتش کینه و تفرقه و اختلاف نبودهاند. زیرا تاکید کلی اسلام بر اتحاد و گفتوگو و بیان اهمیت آن نشانگر این شیوه است که این دین در راستای رساندن پیام خود با تاکید بر استدلال و دیالوگ و دوری از مونولوگ و تحمیل عقیده، زمینه رسیدن به نقاط مشترک را در همه اعصار و ادوار فراهم میکند و دینی که در مقابل مخالفان بر آوردن برهان و دلیل پافشاری میکند در حوزه درون دینی ابایی ندارد که همیشه مسلمانان را به تجمع پیرامون محور وحدت و گفتوگو دعوت کند.
در میان علما و اندیشمندان اسلامی بسیاری از شخصیتها بودهاند که تفرقه و اختلاف را عامل انحطاط و به هدر رفتن نیروها دانسته و بر این ضعف و ناتوانی تاسف خوردهاند، چه کسانی در حوزه علم کلام تلاش نموده تا با تبیین اعتقادات و زدودن شبههها ارکان اعتقادات را مستحکم کنند یا فقهایی که با نوشتن کتابهای فقه مقارن به تقریب اذهان کمک کردهاند و حتی کسانی که در لباس سیاستمدار به تشکیل نشستهایی برای تجمیع علما کوشیدهاند و همگی به نوعی احساس تعهد و مسوولیت کرده و دین خود را ادا کردهاند.
آنچه که امروز اهمیت وحدت مسلمین را بیش از پیش آشکار میسازد توطئهها و نقشههای گوناگون و استفاده از رسانههای مختلف برای تقابل میان دو فرقه شیعه و سنی در کشورهای اسلامی است که متاسفانه بهعنوان یک پدیده شوم سایه خود را در جوامع اسلامی گسترانیده است و اظهارنظرهای برخی از علما و رسانهها موجب تشدید و سوءاستفادههای کسانی قرار گرفته است که همیشه از دشمنی بین مسلمانان و اختلاف آنان سوءاستفاده کردهاند، هر چند پیشتر علمای اسلامی در ارتباط با اهمیت حفظ وحدت، توصیهها و پیشنهادهایی دادهاند اما سخنان اخیر رهبر جمهوری اسلامی از چند نظر حائز اهمیت است. چنانکه با توجه به جایگاه ایشان و در اختیار داشتن رسانهها و حرفشنوی بسیاری از کسانی که خود را مطیع ایشان میدانند و در نهادها و ارگانها، مسوولیتهای مختلف در مناطق گوناگون دارند و ارتباط ایشان با حوزهها و اشراف کامل بر قوههای مختلف و تسلط بر مسائل سیاسی و آگاهی بر حوزههای گوناگون مدیریتی، سیاسی و اوضاع جهان و مقبولیت در میان علمای فریقین ایشان میتوانند بزرگترین نقش را در مقطع کنونی ایفا نمایند.
چون در شرایط کنونی سخن گفتن از وحدت بدون پشتوانه قدرت بیتاثیر و بیفایده خواهد بود. بهویژه آنکه سالها بحثهای زیادی درباره وحدت شده اما تنها در قالب الفاظ و کلمات مانده اما سخنان اخیر مقام رهبری که بر اهمیت وحدت مسلمین تاکید کردهاند، مقطع کنونی بشارت و نویدی است برای همه مسلمان بهویژه هموطنان ایرانی که با تمام توان در زدودن موانع اختلاف بکوشند و هر گونه ابزار تفرقهانگیزی را از سر راه رسیدن به وحدت بردارند و این هم جز با عملی کردن شعارها و انجام گفتوگو و رفع تبعیضها و بیعدالتیها در جامعه و تغییر نگاههای گذشته و آغاز مرحله نوین زندگی با قرائت ایرانی از دین اسلام که قرائتی متساهلانه و متسامحانه و با تاکید بر حفظ منافع ملی و همبستگی و استقلال ارضی بهعنوان نمادی و الگویی برای دیگر مسلمین جهان است، محقق نخواهد شد. البته به شرطی که قدرتمندان جاهل و جاهلان زورگو دین و مذهب را ابزار حفظ قدرت و منافع خود قرار ندهند.
نظرات
با سلام.<br /> وحدت ایرانی با قرائت اسلامی عبارت است از اسلام خدائی( جهان وطنی) نه اسلام<br /> عربی( قومیگرائی و ملیگرائی)<br /> دین نزد خدا اسلام است ال عمران(19) کسیکه جز اسلام را بعنوان دین بپذیرد از او پذیرفته نمی شود(85)<br /> وحضرت محمد(ص) اولین عربی است که به اسلام ایمان میآورد. انعام(14-163 -) زمر (11-12) بنابراین یهودیت و مسیحت و محمدی شاخه ای از اسلام است .<br /> حال سئوال اینست کدام اسلام ؟ اسلام خدائی ( جهان و طنی) یا اسلام عربی ( قومیگرائی و ملی گرائی) <br /> متاسفانه شما سعی می کنید از اسلام عربی دفاع نمائید که دیکر جایگاهی مخصوصا در ایران عزیز ندارد .<br /> مقاله ای از اینجانب در همین رابطه وجود دارد. http://mrmahdi.blogfa.com/ که میتواند حداقل شما را در این رابطه کمک نماید.<br /> با تشکر :مهدی<br />
قسم حضرت عباس را باور کنیم یا دم خروس؟